بررسی اجمالی
ما در مقاله های قبل در مورد B2B و B2C به طور مفصل صحبت کرده ایم اما در مورد DTC که بیشتر و بیشتر درباره آن صحبت می شود چطور؟
گاهی اوقات حتی متخصصان باتجربه از B2C و DTC به جای یکدیگر استفاده می کنند. B2C مخفف Business-to-Consumer است و به کالاها یا خدمات فروخته شده توسط یک تجارت به مشتریان نهایی اشاره دارد. DTC (یا D2C) مخفف Direct to Consumer است. به عبارت ساده به این معنی است که سفارشات انجام می شود و مستقیماً برای مشتری نهایی ارسال می شود. ممکن است بگویید مانند B2C به نظر می رسد، اما اینطور نیست.
برخی از کارشناسان ترجیح می دهند DTC را به عنوان زیرمجموعه ای از B2C در نظر بگیرند، و این منصفانه است اگر در نظر داشته باشید که برای هر دو، این سرویس یا محصول برای افراد، برای استفاده خصوصی خودشان، به جای یک شرکت در نظر گرفته شده است.* به طور معمول، خط تقسیمی که DTC را از B2C جدا می کند این است که DTC یک کانال توزیع میانی را شامل نمی شود. یعنی فروش مستقیماً به مشتریان نهایی است تا خرده فروشان یا عمده فروشان صورت میگیرد.
نمونه های عینی
به صنعت کالاهای بسته بندی شده مصرفی (CPG) فکر کنید. برندهایی مانند کوکاکولا معمولاً کالاهای تولیدی خود را به خردهفروشان یا عمدهفروشان میفروشند و سپس به مشتریان نهایی میفروشند. برای دریافت یک بطری کوکاکولا، مشتریان نهایی با کوکاکولا تماس نمی گیرند یا به وب سایت خود مراجعه نمی کنند و خرید نمی کنند. آنها به خواربارفروشی، باشگاه انبار، فروشگاه زنجیره ای و غیره می روند. کوکاکولا یک شرکت B2C است که محصولات را به مصرف کنندگان می فروشد، اما آنها یک شرکت DTC نیستند. آن را با خرده فروشی مانند آن خواربار فروشی که کوکاکولا می فروشد مقایسه کنید. آن خرده فروش مستقیماً به مصرف کننده می فروشد.
بیایید مقایسه سیب به سیب را بیشتر کنیم: نایک برندی شبیه به کوکاکولا است. نایک کالاهای خود را از طریق خرده فروشان و عمده فروشان مانند کوکاکولا به فروش می رساند. این یک شرکت B2C است. با این حال، نایک همچنین محصولات خود را مستقیماً به مشتریان نهایی می فروشد. یک شخص معمولی میتواند به وبسایت نایک برود و یک جفت کفش کتانی بخرد – این باعث میشود نایک به یک شرکت DTC نیز تبدیل شود. از زمان همهگیری، سایر شرکتهای B2C به شرکتهای DTC تبدیل شدهاند.
تجارت الکترونیک DTC و نقش 3PL
تجارت الکترونیک و 3PL چگونه با هم تطابق دارند؟ تجارت الکترونیک تجارتی است که به صورت الکترونیکی انجام می شود. ما معمولاً به فروشگاههای وب فکر میکنیم، اما میتواند شامل سایر تراکنشهای الکترونیکی نیز باشد (مانند سفارشهایی که به صورت دستی گرفته میشوند – برای مثال از طریق تلفن – و وارد رایانهای میشوند که سپس به صورت الکترونیکی با نرمافزار برای انجام سفارش ارتباط برقرار میکند. 3PLها سوم هستند- ارائه دهندگان تدارکات حزبی – شرکت هایی که شرکای تجاری برای رسیدگی به تمام یا بخشی از نیازهای توزیع خود با آنها همکاری می کند.
با انجام تجارت الکترونیک، یک 3PL میتواند برای مدیریت انبار محصول، مدیریت موجودی، پردازش تمام سفارشها و پرداختها، انتخاب و بستهبندی سفارشها، بستهبندی آنها در صورت لزوم و ارسال آنها به مشتری نهایی برونسپاری شود. 3PL می تواند سفارش را از طریق ادغام با پلتفرم داخلی فروشنده یا با ایجاد یک فروشگاه آنلاین سفارشی که به طور مستقل مدیریت می شود، اما با نظر فروشنده طراحی می کند، دریافت کند. 3PL همچنین میتواند هرگونه بازگشتی را پردازش کند – تراکنش الکترونیکی، دریافت فیزیکی و انبار کردن مجدد محصول.
*کسانی که رویکرد کلی دارند استدلال می کنند که شرکت ها نیز مصرف کننده هستند و در برخی موارد می توانند مشتری نهایی باشند. بنابراین، آنها می گویند، DTC شامل B2B است. با این حال، اصطلاح “مصرف کننده” معمولاً به افرادی اطلاق می شود که از یک محصول یا خدمات برای استفاده شخصی خود استفاده می کنند.
در نظر گرفتن شرایطی جالب است که در آن مشتریان فروشنده، شرکتهای دیگر هستند (B2B)، اما فروشنده سفارشهای کارکنان را پردازش میکند (برای مصرف خودشان) و مستقیماً برای آنها ارسال میکند. به فروشگاه های اینترنتی شرکت فکر کنید که در آن هر کارمندی می تواند کالایی با برند شرکت خریداری کند. یا یک برنامه جوایز و مشوق ها که در آن کارکنان فردی شناخته شده و پاداش می گیرند. اما در حالی که “مشتریان نهایی” به کارکنان (که از محصول یا خدمات لذت می برند یا از آن بهره می برند) اطلاق می شود، شرکت مشتری قدرت نهایی را بر فروشگاه یا برنامه تشویقی دارد که هر کدام برای پیشبرد برند و اهداف مشتری وجود دارند. در این موارد، در حالی که حمل و نقل مستقیماً به مشتری نهایی می رسد، خود تعامل بخشی از یک تراکنش B2B است.